تاريخ : چهارشنبه 15 مرداد 1393 | 1:43 | نویسنده : نــــــــادر
گرسنگى على و فاطمه (رضى‏اللَّه‏عنهما) طبرانى - به اسناد حسن - از فاطمه(رضى‏اللَّه عنها) روايت نموده كه رسول خدا ص روزى نزدش آمده پرسيد: «پسرانم كجايند؟» - حسن و حسين - فاطمه پاسخ داد: درحالى صبح نموديم كه هيچ چيزى كه چشنده‏اى آن را بچشد در خانه ما نبود، على گفت: من آنها را با خود مى‏برم، چون مى‏ترسم كه آنها نزد تو گريه كنند، و نزدت چيزى نيست، و نزد فلان يهودى رفت. رسول خدا ص به سوى وى به راه افتاد، و آن دو تن را در حوضى دريافت كه بازى مى‏كردند، و در پيش روى شان باقيمانده‏اى از خرما قرار داشت. رسول خدا ص گفت: «اى على! آيا پسرانم را قبل از اين كه گرمى شديد شود برنمى‏گردانى؟» على  پاسخ داد: ما در حالى صبح نموديم كه در خانه چيزى نبود، اى رسول خدا! اگر بنشينى تا براى فاطمه از باقى مانده خرما جمع كنم، بهتر مى‏شود. آن گاه رسول خدا ص نشست، و او براى فاطمه از باقى مانده خرما جمع نمود، سپس آن را در پارچه‏اى قرار داد و برگشت، و رسول خدا ص يكى از آنها را حمل نمود، و على ديگرشان را و آن دو را برگرداندند. اين چنين در الترغيب (171/5) آمده. و هيثمى (316/10) مى‏گويد: اسناد آن حسن است. و هناد از عطا  روايت نموده، كه گفت: به من خبر داده شد كه على  گفت: روزهاى چندى چنان درنگ نموديم كه نه نزد ما چيزى بود و نه نزد پيامبر ص، بيرون گرديدم و به دينارى برخوردم كه در راه افتاده بود، اندكى مكث كردم و با خود در گرفتن يا ترك آن مشورت مى‏كردم، بعد آن را به خاطر مشكل و سختى كه داشتيم، گرفتم. و آن را براى تجار بردم و با آن آرد خريدم، و آن آرد را براى فاطمه آورده گفتم: خمير كن و نان بپز. وى به خمير كردن شروع نمود - و موى پيشانى اش از شدّت سختى كه به وى رسيده بود به لب كاسه مى‏زد - و بعد از آن نان پخت. من نزد رسول خدا ص آمده او را خبر دادم. آن حضرت ص فرمود: «آن را بخوريد، چون آن رزقى است كه خداوند عزوجل به شما داده است». اين را عدنى از محمّد بن كعب قرظى به شكل طولانى روايت نموده است. اين چنين در الكنز (328/7) آمده. و اين را ابوداود (240/1) هم از سهل بن سعد  به شكل طولانى روايت كرده. و احمد از محمّد بن كعب قرظى روايت نموده كه على  فرمود: من خود را با رسول خدا ص در حالى دريافتم كه از گرسنگى بر شكمم سنگ مى‏بستم، و زكات مالم به چهل هزار دينار مى‏رسيد - و در روايتى آمده: و زكاتم امروز چهل هزار است - ، رجال هر دو روايت صحيح اند، غير از شريك بن عبداللَّه نخعى، كه حسن الحديث مى‏باشد، وليكن درباره شنيدن محمّد بن كعب از على  اختلاف شده است. اين چنين در مجمع الزوائد هيثمى (123/9) آمده است.

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 447
برچسب ها :